بهارم را خـــزان کردی، نــکردی؟
مرا پژمرده جان کردی، نــکردی؟
نــــگفتی می نــرنجـــــانـم دلت را
ولی با دل همان کردی، نــکردی؟
دلــــــم را بـــر سر آتش نهــــادی
نمک هم روی آن کردی، نکردی؟
بــه رغـــم دوستی از ما بُریـــدی
وفـا بـا دشمنان کردی ، نکردی؟
کمانی را کــه من دادم بــه دستت
مـرا آخـر نشان کردی ، نـکردی؟
مسعود رضایی بیاره