يكشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ
نگاه واپسین
ابر مــردادی ! مگر بیـــداد مــا کم دیدهایم ؟
دست بردار از دلم، صد سینه ما غم دیدهایم
پشت این دیــوار کوته ، لای این ویـرانـهها
غم نشسته روی غــم، ماتــم به ماتم دیدهایم
این که با ما می کنی، از دست بُرد روزگار
صد بـــلا پشت بــلا ، مــاتم دمادم دیـدهایم
بــاغ عـریانیم وُ در تقویم برگ افتــادهمـان
داغ صدهــا سروِ سرافکنـده برهم دیـدهایم
تشنـه در آغـــوش آتش، در نـــگاهِ واپسین
خوابِ آبِ روشن وُ بــارانِ نــم نـم دیدهایـم
مسعود رضایی بیاره
۰۱/۰۵/۳۰