آوای سهره

شعر و ادبیات

آوای سهره

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رویا - مسعود رضایی بیاره» ثبت شده است

مسعود رضایی بیاره

رویا

برف مــی بارد ، چه برفی ! در زمستانی که نیست

تکیه بر من مـــی نمایی ، تــوی ایــوانی که نیست


می نشیند دانـــــه دانــــه برف روی شانــــه هـات

غرق می گـــردم به ژرفی توی چشمانی که نیست


برفها را می تــــکانم  ، بـــــا حرارت مـــی بـرم

دست خـود را لای گیسوی پـــریشانی کـــه نیست


چتر بر سر مـــی گشایم ، تکیه بر من مــی دهـی

مــــی رویم آهسته با هم ، زیر بــارانی که نیست


نغمــــهها می خوانم و گاهـــی  صدایت مــی زنم

می فشاری دستهایـــم بین دستانــی کـــه نیست


بــــی خیال از بـــاد و بــاران و هـــوای  زمهریر

مـــی رویم آهسته با هم در خیابـــانی کــه نیست


مـی گــــذارم استکانــی چـــــای تـــازه روی میز

لحظـــههای بی قراری  ، پیش مهمانی که نیست


زنگ انشاء می نویسم نامه با عنوان«دوست »

خط به خــط با مهربــانی  در دبستانی کـه نیست 


سطراول  پیش نامت شاخـــهای گـُـــل مــی کشم

می نــهم در بین قــابی پیش عـــنوانی که نیست


زاد روزت را عــــزیزم مـــی نــگارم روی گـُــل

 می گـــذارم لابــــلای بـــرگ قــرآنی  که نیست


شاد باشی  هــر کجــــائی ، تا قیـــامت مــاندهام

روی جــــاده  منتظر در خــــط پایانی که نیست

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۹:۵۸
مسعود رضایی