سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۱۱ ب.ظ
سیلاب وحشی
آخـر این دیـوانه تر از من ، هلاکم می کند
از بساط زنــــدگانی پــاک، پـاکــم مـی کند
آه، می دانــم که این سیلاب وحشی عاقبت
یـــا ز خــاکم بر کند یا زیر خــاکم می کنـد
گاه جـــادو می کنــد چشمان سحر آمیز او
بـــادهای در کار دل از خــون تاکم می کند
گاه چون آهـــو نهد سر بر ستیغ کوهسار
رقص بـــا کهسار وحشی بیمناکم می کنـد
تا بسوزاند مــرا شیریـنِ شهرآشوب مــن
می نــهد پیــغامی وُ از پـی بــلاکم می کند
مسعود رضایی بیاره